کجایند مدیران پر مدعا ؟
تحلیل بورس
تحلیل بورس ایران

ازار سهام یک ماهی است که روند کاهشی را داشته است و موجبات دلسردی بسیاری از فعالان بازار را فراهم ساخته است!

 
مدیران بورس نیستند ؟ 
دیگر از مصاحبه های مدیران بورس و هشدارهایشان خبری نیست، گویا هیچ نقشی نیز برای خود در پدید آمدن این شرایط قائل نیستند!
 
متولیان سازمان به جای ایجاد ایده های نو که کمکی به رشد بازار کند، چاره را در تلفن زدن به سهامداران و منع محترمانه آنها از فروش جهت نگهداری شاخص می دانند.
 
خصوصی سازی نفس کش نمیطلبد 
عرضه های خصوصی سازی که نفس بازار را بگیرد دیگر وجود ندارد. سهامداران حقوقی و به اصطلاح بزرگان بازار که در روزهای مثبت بازار خوشحال به خرید اقدام می کردند، ترسوتر از سرمایه گذاران حقیقی به تماشای آب شدن سودهای خود و یا افزوده شدن زیان هر روزه شان نگاه می کنند.
 
فهم حقوقی ها
 
رفتار سهامداران حقوقی ما نشانگر فهم و درک مدیران و تصمیم گیرانشان از شرایط است. همگان بر این باورند که ریسک های سیاسی تا حدی کاسته شده اند و بوی بهبود ز اوضاع جهان می شنوند، اما جرات و یا شاید پول برای خرید سهامی که خود نیز متولیشان هستند، ندارند.
 
ساتا به عنوان بزرگترین مالک صنایع پتروشیمی، تامین اجتماعی و صندوق بازنشستگی و خیلی دیگر از گروه های مالی بزرگ، نشانه ای از بزرگی از خود بروز نمی دهند. هنگام تصمیم گیری گویا همه به سهامداران خرد بدل می شوند.
 
حافظه بازار پاک میشود 
 
بازار ما حافظه ندارد، همه آنانی که امروز در صف فروشند، همانهایی هستند که تارگت های نجومی برای سهام های بر روز میز مانده امروز داشتند و به دنبال خرید مپنای 1500 تومانی بوده اند! همان هایی که اگر بازار یک هفته مثبت شود، دوباره حرص می زنند که چه بخریم!
 
شاخص بورس جلوتر از همه 
 
ما همیشه جا مانده ایم چون شاخص بورس همیشه از ما جلوتر است و هنگام ریزش از ما عقب تر! ما همه عقب تر از شاخصی هستیم که یک بتون آرمه از سودهای تقسیمی 3-4 سال گذشته در دل خود دارد و در روزهای بازگشایی نمادها هم اگر نماد مثبت باز شود، اثرش در روی شاخص محاسبه شده از سبدسهام همگان بالاتر است!
 
شاخص ما مقوله عجیبی است که هیچ اصراری بر اصلاحش نداریم و چشم دوخته ایم تا کی 100.000 واحد را رد می کند! چه اصراریست که این رقم اینقدر بالا باشد. چرا در بلاد دیگر اعداد شاخص زیر 10 هزار است، شاید آنها نمی دانسته اند که سال محاسبه شاخص را نباید تغییر داد! شاید نمی دانسته اند که شاخص قیمت، باید به عنوان ضمانت روی سود نقدی بایستد که قدش بلندتر شود و شیب سقوطش کندتر!
 
اگر در محاسبه شاخص، سال پایه را به سال 90 بیاورید، هم از این اعداد کهکشانی رهایی می یابید و هم این کانال های 1000 واحدی را به این سرعت پایین و بالا نمی کنید. اگر وقتی سهم شناور هلدینگ خلیج فارس کمتر از 10 درصد است، کل آن را در شاخصتان محاسبه نکنید، در روزهای منفی به دلیل افت همین شاخصتان، مجبور نمی شوید در مکانیسم عرضه و تقاضا دخالت کنید.
 
ناظر بازار شده آمر بازار 
وقتی نقش ها عوض می شوند، وقتی ناظر بازار، آمر بازار می شود، وقتی سهامداران بزرگ در قامتی کوچک تر از اندازه های خود ظاهر می شوند، وقتی مجلس نشینان بدون ملاحظه از اینکه سهامداران عمده شرکت های معدنی و پتروشیمی نمایندگی چند درصد از مردم را بر عهده دارند، بدموقع دل می سوزانند و اثرات تصمیماتشان را به خوبی درک نمی کنند، که میزان عدم النفع تصمیمات آنها بر اقتصاد رنجور، بورس هیجانزده و صنعت سرمایه گذاری و سرمایه گذاران این ملک چقدر است، آش همین آش است و کاسه همین کاسه!
 
بازار سهام یک محمل مناسب است برای سرمایه گذاری همه ایرانیان، بهتر از بازار ارز و طلا و ... است چون با ترویج فرهنگ سهامداری می توان در بلندمدت به تولید نیز خدمت کرد، اما اندکند کسانی که بازه بلندمدت 10-20 ساله را به دوره های 4 ساله ریاست و کیاست ببخشند.
 
در بورس حرف مرد یکی نیست 
این درست که در بازار سهام، حرف مرد یکی نیست، اما کمی تحلیل هم بد نیست. وقتی بحث نرخ خوراک 15 سنتی، هلدینگ خلیج فارس و پتروشیمی جم را صف فروش می کند که ارتباط کمی با آن دارند، نشان از آن دارد که منطق دیریست از بازار رخت بربسته است. 
 
کاسه چه کنم دست حقوقی ها 
اینکه همه به دنبال یک لیدر در بازار می گردند، اینکه در روزهای منفی حقوقی های بزرگ نیز همان کاسه چه کنم حقیقی ها را به دست می گیرند و نمی توانند نقش بزرگی که شایسته آن را هستند به خوبی ایفا کنند، اینکه در یک روز کاملاً معمولی همه نمادها با هم منفی می شوند در حالیکه برای برخی سهام ها نقطه قوتی وجود دارد و برای برخی نقطی ضعفی، نشان می دهد که ما همان ملت عاشق صف نشینی هستیم که یک روز جلوی عابر بانک صف می کشیم و روز دیگر جلوی صف سبد کالا و تازه نگران کرامت انسانی خود نیز هستیم.
 
منجی کجاست ؟
شاید برای همین نشست بزرگان بازار سرمایه بی نتیجه ماند، شاید برای همین باشد که ما در بند نامها مانده ایم و انتظار داریم که یک بزرگی پیدا شود، آقایی کند و ما را از بلایی که خود به جان خویشتن انداخته ایم، نجات دهد. این سفره دوباره پربرکت خواهد شد، اثرات تصمیمات دوباره از یادها گذر خواهد کرد اما سخنی با بزرگان بازار:
 
تکیه بر جای بزرگان نتوان زد به گزاف            گر اسباب بزرگی همه آماده کنی
 
 
نعیمه صفوی. کارشناس بازار سرمایه
 
 
این مقاله بسیار زیبا و دلنشینی بود که یکی از خوانندگان برای ما ارسال کرده که جای تقدیر فراوان دارد و اولین باری است که یک کارشناس با این دقت و ظرافت مطلبی را می نویسد و برای تحریریه ما ارسال می کند به امید روزهای بهتر

نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








تاریخ: چهار شنبه 16 بهمن 1392برچسب:,
ارسال توسط هادی

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 45
بازدید دیروز : 1
بازدید هفته : 46
بازدید ماه : 297
بازدید کل : 14608
تعداد مطالب : 304
تعداد نظرات : 0
تعداد آنلاین : 1